دانلود گلچین آهنگ های زیرخاکی قدیمی کمیاب ایران

گیلاس باغم اون بود

چشم و چراغم اون بود

الماسو در آوردن

طناز خانومو بردن

شب گذشت و تب گذشت

و عمر رفته برنگشت

نو بهاری تازه آمد

داغ لاله تازه گشت

زینو زینو زینو زینو

مو بیقرارم زینو

چشم انتظارم زینو

زینو اومدم خواستگاری

می خوام همه بدونن

که من مست عشقم

میاد عطر خوبش

اسیر دست عشقم

اونا که قلب منو میلرزونن

دخترای مو مشکی ایرونن

چه شد لبایی که

پر از خنده بود

اینجوری نگام نکن

واسم نکش خط و نشون

می دونم که خوشگلا

رسمی نداره دلشون

تو منو دعوت کن

به شهر چشمات

تو منو مهمون ستاره ها کن

تو منو دعوت کن به روشنی ها

تا تو برگردی

کار من شاداب گلاله

یک شب آرامش ندارم

خواب و آسایش ندارم

قسم میخورم هنوز

جز با دو چشم مست تو

پیمان نبسته‌ام

باور کن

بی تو تنها ماندنم هیچ

گریه و خندیدنم هیچ

با تو دیگر ترس جان هیچ

با تو خشم آسمان هیچ

اگه دوستم داری

سرتو بالا کن

از اونجور نیگاها که

میکشه یه نگاه به ما کن

هرکس عاشق نیست

تنها میمونه

بی عشق

این دنیا مثل زندونه

نیمه شب ها تو کوچه ها

گم کرده راهم میرورم

نه هم رازی نه هم یاری

با دیوارهای کوچه ها دست به دست

آخه این اسمش وفا نیست

راه و رسم عاشقا نیست

وقتی که دلم گرفته

دل سوزوندن که روا نیست

جوجه ها پر دراوردن

پرکشیدن از تو لونه

شاخه خشک درختا

باز دوباره زد جوونه

یار ببین با ما چه ها میکند

خون به دل خسته ما میکند

روز و شب ما را سیاه میکند

پس چه زمان ما را رها میکند

من هنوز در دفتر عشق

رفته ها را میشمارم

من هنوز هم اسم تو را

ورق ورق مینگارم

غصه نخور

پرستوها یه روزی بر میگردن

هرجا باشن هرجا برن

به لونه برمیگردن

تو حدیث دل مایی

تو کلام آشنایی

تو دل غم زده ی ما

تو نشانی از خدایی

مگه تموم عمر چند تا بهاره

باقی مونده جز مختصری نیست

تا چشم به هم خورد

شد آذر و شد دی

سر امتحان عشق

گیج و بی حواس میشم

خوب دست منو خوندی

منو بدجوری سوزوندی

الستون و ولستون

ما را به هم برسون

یار موکوتاه لبی یا اوتاه

با حرف بچه ها نری تو کوچه ها

يه مهربون یه هم زبون

حلقه به در نمیزنه

هرچی غمه مال منه

بدتر ز غم حال منه

دوست دارم دلم پر از خجالته

میخوام بگم خاطر خاتم

شاید بگی یه عادته

نمیدونم به کی بگم

بخدا دوست دارم من

تو چرا با من بدی

بیا که بی تو تن من خسته من جون نداره

بی تو رگ های تنم یه قطره هم خون نداره

فاطی جان عیده و

خورشید پر از گرمایه

کار تو خنده و شوخی

کار ما ای وایه

داره میاد از راه پیری

بخوای نخوای اسیری

عمری که مفتی باختی

نمی توانی پس بگیری

هزار و یک شب میخواد

وصف تو را نوشتن

دلی میخواد دل شیر

از عشق تو گذشتن

آخه دنیای منی

به کی بگم مال منی

آخه دنیای منی تو رو

میخوام مال منی

گل زری جون بیدار شو

صبح شده خواب نمونی

ناز صداتو قربون

وقتشه که بخونی

تو اومدی ز شهری ک

قبله گاه من بود

تو اومدی با خودت

بوی وطن آوردی

تو رفتی و دل من

با غم محاصره شد

گذشته های قشنگ

برام یه خاطره شد

سالها گذشت

تنهای تنها

همدم با سایه ها

سایه های گذشته ی دور

خاله جون قربونتم

آی خاله بلا گردونتم

خاله حرفامو گوش کن

گرامافون و خاموش کن

خسته ام از تو

از انتظارت

دیگه تا بی نهایت

تو رو دوست ندارم

عزیزم غصه نخور

دنیا همین جور نمی مونه

یه روز آخر می شکنه

خواب زمونه

نوجوان با نوک مژگان

می زند هر لحظه تیرم

من مگر دیوانه ام

گردم به گرد نوجوانان

وقتی میای

که دیگه دیره دیره

طفلکی دل

یه جوری یه جایی گیره

دارم از غصه میمیرم

به غم کسی اسیرم

نه ره پسی مونده

نه ره پیشی که گیرم

نیگا کن از توی ایون

گربه گنجیشکارو خورده

گل خوشبختی مارو

یه کسی چیده و برده

اما افسوس تو رو خواستن

دیگه دیره دیگه دیره

تا گلی از سر ایوون

تو پژمرد و فرو ریخت

به کی بگم که چشمات

تو غصه زندونم کرد

میخونم آخ که دیگه فرنگیس

عشق تو داغونم کرد

بگو آره یا نه

امروز و فردا نکن

بیشتر از این برام

این پا و اون پا نکن

آی انار انار بیا به بالینم

شبنم گل نار بیا به بالینم

هر کاکل زر همسری دارد

در خانه عشق دلبری دارد

شبا که میشم عاشق ترک

چشای تو مثل شاپرک

تو باغ دلم میکشه سرک

میپاد که من بپامت

از ما و من حذر کن

در خویشتن سفر کن

مانند جویباری بر قلب کوهساری

باید رسیده باشی من را ندیده باشی

آفت جونم کاری بکن

شد شد، نشد نشد ولش کن

فکر وفاداری بکن

دنبال دلبر تو برو

تاریکی خونت خراب

خونت خراب

ک میای افتاب

آزار میکنی

به عهدی که بستم قسم میخورم من

که تا زنده هستم تو را میپرستم

به عشقی که در دل نشاندی نشاندم

به این دم که با من تو ماندی و ماندم

کاشکی مهربون بودی

با دلم هم زبون بودی

اون که تو خیالم بود

کاشکی تو همون بودی

حرف پاییز و نزن

ای که بهاریم من و تو

ابری از طراوتیم

باید بباریم من و تو

کم دروغ بگو

که مهربونی

دست بردار

از این نامهربونی

حرف حق تلخه

ولی بذار بگم کارتو میدونیا

دل تو رودخونه جاری

عشق توی شهر کینه ها

دیگه می ترسم می ترسم

از اون دریای چشمات

از اون سرخی لب هات

از اون عشق و تمنات

خدا خدایا اگر به کام من

جهان نگرادی جهان بسوزانم

اگر خدایا مرا بگریانی

من آسمانت را به غم بگریانم

یار چشد خانه چشد

ساقیا ساغر و میخانه چه شد؟

روز چه شد آفتاب چه شد مهتاب چه شد

گرمی محول و کاشانه چه شد

در دل کوچه ما رهگذری

نیست که نیست

دیگر از یار من امشب اثری

نیست که نیست

نازی نازی نازی

دختر شوخ و شنگم

پرستو قشنگم

نازی نازی نازی